عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.
  • شماره انتشار در روزنامه رسمی :18354
  • تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1386/12/11
دادنامه‌‌ شماره ه‍/84/738 هيئت عمومي ديوان عدالت اداري مورخ 1386/12/11

رويه قضايي-اعلام تعارض آراء صادره از شعبه 4 و 6 تجديدنظر ديوان عدالت اداري

شماره هـ/84/738 1386/11/17
تاريخ: 1386/9/11 شماره دادنامه: 967 کلاسه پرونده: 84/738
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاکي: آقاي عليرضا رهبر.
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعبه 4 و 6 تجديدنظر ديوان عدالت اداري.
مقدمه: الف ـ1ـ شعبه ششم در رسيدگي به پرونده کلاسه 78/2333 موضوع شکايت آقاي عليرضا رهبر به طرفيت، سازمان تامين اجتماعي استان فارس به خواسته برقراري مستمري به شرح دادنامه شماره 2460 مورخ 1379/12/9 چنين رأي صادر نموده است، با توجه به اينکه اقدامات قانوني سازمان تامين اجتماعي بايد پس از وصول مدارک و مستندات از اداره کار و تاييد کسر حق بيمه توسط کارفرما و واريز آن به حساب سازمان تأمين اجتماعي انجام پذيرد و حسب لايحه سازمان و محتويات پرونده استنادي شاکي از تاريخ 1371/1/1 با سازمان قطع رابطه داشته و پس از صدور رأي کميسيون پزشکي مبني بر ازکارافتادگي کلي غرامت دستمزد خود را يکجا دريافت نموده و در نهايت از ناحيه سازمان مشتکي‎عنه تخلفي صورت نگرفته، عليهذا حکم بر بطلان شکايت شاکي صادر و اعلام مي‎گردد. الف ـ2ـ شعبه چهارم تجديدنظر در رسيدگي به پرونده کلاسه 80/264 موضوع تقاضاي تجديدنظر آقاي عليرضا رهبر نسبت به دادنامه شماره 2460 مورخ 1379/12/9 شعبه ششم به شرح دادنامه شماره 1445 مورخ 1381/9/12 با رد اعتراض تجديدنظرخواه، دادنامه بدوي را عيناً تاييد نموده است. ب ـ1ـ شعبه دوازدهم در رسيدگي به پرونده کلاسه 77/1395 و 77/1814 موضوع شکايت آقاي غلامعلي رستگار به طرفيت سازمان تأمين اجتماعي به خواسته، برقراري مستمري به شرح دادنامه شماره 1144 و 1149 مورخ 1379/7/13 چنين رأي صادر نموده است، شاکي مي‎نويسد که بعد از چندين سال کارگري و 4 سال به صورت کارگر بيمه‎اي از 1371/1/1 به علت سن زياد از کارافتاده و اخراج شده و با وجود نظر اداره کار بر اعاده به کار او از ادامه کارش جلوگيري شده و ناچار به تأمين اجتماعي مراجعه کرده و شوراي پزشکي آباده او را از کارافتاده تشخيص داده و تا 4 سال مستمري‌بگير بوده که از خرداد 1375 قطع شده و پس از تعهد نيروي هوائي در پرداخت کسري وجوه بيمه تا ده سال تأمين اجتماعي از اجراي خواسته مذکور استنکاف کرده و مديرکل تامين اجتماعي استان فارس پاسخ داده که شاکي از 1364/6/28 لغايت اسفند 1370 به صورت روزمزد در پايگاه هوايي دهبيد مشغول به کار بوده و سپس اخراج و ارتباط او قطع شده و طبق رأي اداره کار به اعاده کار و خودداري کارفرما از اشتغال او به علت کهولت سن ناچاراً به استناد چند گواهي پزشکي که مسئوليت قانوني ندارد و بدون رعايت ماده70 قانون تأمين‌اجتماعي به کميسيون پزشکي اعزام و ازکارافتاده تشخيص مي‎شود و غرامت ايام بيکاري از 1371/1/1 تا 1371/12/23 دريافت مي‎کند که فاقد ارزش قانوني است. مدارک پيوست حاکي است که شاکي در فروردين سال 1371 از کار اخراج شده و به هيأت تشخيص اداره کار استان فارس شکايت نموده و کارفرما با وجود رأي هيأت مذکور به اعاده بکار از اشتغال او خودداري کرده و شاکي پس از اعلام بيماري گواهي لازم را ارائه داده که حسب نامه مورخ 1375/8/12 مديرکل کار و امور اجتماعي استان فارس بيماري شاکي و عدم اشتغال او به کار و عدم دريافت دستمزد مورد تاييد مديرکل اداره کار استان فارس قرار گرفته و شعبه تامين اجتماعي با احراز شرايط قانوني اقدام به برقراري مستمري کرده و همان طور که تامين اجتماعي آباده متذکرشده اقدام آن شعبه در پرداخت مستمري به شاکي بر اساس نظر پزشک معالج در عدم توانائي انجام کار شاکي بوده و سهو و اشتباهي صورت نگرفته و بيماري منجر به از کارافتادگي شاکي مورد تاييد پزشک معالج و پزشک متخصص نيز قرارگرفته و لذا پرداخت مستمري به طور قانوني انجام گرفته و به صورت حق مکتسبه قانوني شاکي پذيرفته شده و با توجه به عدم اشتغال شاکي به کار و عدم دريافت دستمزد از طرف او قطع مستمري مذکور قانوني نبوده و خواسته شاکي به ادامه پرداخت مستمري مذکور وارد به نظر مي‎رسد. ب ـ2ـ شعبه ششم تجديدنظر در رسيدگي به پرونده کلاسه 79/1126 موضوع تقاضاي تجديدنظر سازمان تامين‌اجتماعي نسبت به دادنامه شماره1144 و 1149 مورخ 1379/7/13 شعبه دوازدهم به شرح دادنامه شماره1014 مورخ 1381/8/25 قطع مستمري ازکارافتادگي شاکي را فاقد محمل قانوني دانسته و نتيجتاً با اعلام عدم ورود تجديدنظرخواهي دادنامه بدوي را عـيناً تاييد و استـوار نموده است. هيـأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عـلي‎البدل شـعب ديـوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مي‎نمايد.