مصوبه
شماره 8888-11111
مورخ 1354/4/3
ماده 2ـ
تعاريف:
1ـ بيمه شده شخصي است كه رأسا" مشمول مقررات تأمين اجتماعي بوده و با پرداخت مبالغي به عنوان حق بيمه حق استفاده از مزاياي مقرر دراين قانون را دارد.
2ـ خانواده بيمه شده شخص يا اشخاصي هستند كه به تبع بيمه شده از مزاياي موضوع اين قانون استفاده ميكنند.
3ـ كارگاه محلي است كه بيمه شده به دستور كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند.
4ـ كارفرما شخص حقيقي يا حقوقي است كه بيمه شده به دستور يا به حساب او كار ميكند. كليه كساني كه به عنوان مدير يا مسئول عهدهدار ادارهكارگاههستند نماينده كارفرما محسوب ميشوند و كارفرما مسئول انجام كليه تعهداتي است كه نمايندگان مزبور در قبال بيمه شده به عهده ميگيرند.
5ـ مزد يا حقوق يا كارمزد در اين قانون شامل هر گونه وجوه و مزاياي نقدي يا غير نقدي مستمر است كه در مقابل كار به بيمه شده داده ميشود.
6ـ حق بيمه عبارت از وجوهي است كه به حكم اين قانون و براي استفاده از مزاياي موضوع آن به سازمان پرداخت ميگردد.
7ـ بيماري، وضع غير عادي جسمييا روحي است كه انجام خدمات درماني را ايجاب ميكند يا موجب عدم توانايي موقت اشتغال به كار ميشوديا اينكه موجب هر دو در آن واحد ميگردد.
8ـ حادثه از لحاظ اين قانون اتفاقي پيشبيني نشده كه تحت تأثير عامل يا عوامل خارجي در اثر عمل يا اتفاق ناگهاني رخ ميدهد و موجبصدماتي بر جسم يا روان بيمه شده ميگردد.
9ـ غرامت دستمزد بوجوهي اطلاق ميشود كه در ايام بارداري بيماري و عدم توانايي موقت، اشتغال به كار و عدم دريافت مزد يا حقوق به حكماين قانون به جاي مزد يا حقوق به بيمه شده پرداخت ميشود.
10ـ وسايل كمكي پزشكي (پروتزواتز) وسايلي هستند كه به منظور اعاده سلامت يا براي جبران نقص جسماني يا تقويت يكي از حواس به كارميروند.
11ـ كمك ازدواج مبغلي است كه طبق شرايط خاصي براي جبران هزينههاي ناشي از ازدواج به بيمه شده پرداخت ميگردد.
12ـ كمك عائلهمندي مبلغي است كه طبق شرايط خاص در مقابل عائلهمندي توسط كارفرما به بيمه شده پرداخت ميشود.
13ـ ازكارافتادگي كلي عبارت است از كاهش قدرت كار بيمهشده به نحوي كه نتواند با اشتغال به كار سابق يا كار ديگري بيش از (3).(1) از درآمدقبلي خود را به دست آورد.
14ـ ازكارافتادگي جزيي عبارت است از كاهش قدرت كار بيمه شده به نحوي كه با اشتغال به كار سابق يا كار ديگر فقط قسمتي از درآمد خود را بهدست آورد.
15ـ بازنشستگي عبارت است از عدم اشتغال بيمه شده به كار به سبب رسيدن به سن بازنشستگي مقرر در اين قانون.
16ـ مستمري عبارت از وجهي است كه طبق شرايط مقرر در اين قانون به منظور جبران قطع تمام يا قسمتي از درآمد به بيمه شده و در صورتفوت او براي تأمين معيشت بازماندگان وي به آنان پرداخت ميشود.
17ـ غرامت مقطوع نقص عضو مبلغي است كه به طور يكجا براي جبران نقص عضو با جبران تقليل درآمد بيمه شده به شخص او داده ميشود.
18ـ كمك كفن و دفن مبلغ مقطوعي است كه به منظور تأمين هزينههاي مربوط به كفن و دفن بيمه شده در مواردي كه خانواده او اين امر را بهعهده ميگيرند پرداخت ميگردد.