راي هيأت عمومي ديوان عدالت اداري شماره هـ/90/403 ،مورخ 1391/5/11

تاريخ دادنامه: 1391/4/26 شماره دادنامه: 222 کلاسه پرونده: 90/403
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
شاكي: آقاي ابراهيم بخشي
موضوع شکايت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب ديوان عدالت اداري
گردش کار: آقاي ابراهيم بخشي به موجب لايحه‌اي اعلام کرده است که دادخواستي به خواسته الزام دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم به احتساب سوابق خدمت و پرداخت حقوق و مزايا و کسور بازنشستگي از تاريخ تسويه حساب با بيمارستان تا تاريخ شروع به کار مجدد در دانشگاه به ديوان عدالت اداري تقديم کرده است و شعبه 6 تجديدنظر ديوان حکم به رد شکايت صادر کرده است لکن در موارد مشابه ديگر، برخي از شعب ديوان حکم به وارد دانستن شکايت صادر کرده‌اند. نامبرده با اعلام مراتب، رفع تعارض و صدور رأي وحدت رويه را خواستار شده است.
خلاصه پرونده‌ها و مشروح آراء به قرار زير است:
الف: شعبه سيزدهم ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده شماره 13ـ82 ـ1007 با موضوع دادخواست آقاي ابراهيم بخشي به طرفيت دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم و به خواسته احتساب سوابق خدمت و پرداخت حقوق و مزايا و کسور بازنشستگي از تاريخ 1374/10/5 (تسويه حساب با بيمارستان) تا تاريخ 1378/4/7 (شروع به کار مجدد در دانشگاه)، به موجب دادنامه شماره 1876ـ 1382/9/10 مفاداً به شرح آينده به صدور رأي مبادرت کرده است:

نظر به اين که واگذاري موقت بيمارستان شهيد بهشتي به بنياد شهيد موجب قطع رابطه استخدامي کارکنان دانشگاه که در بيمارستان مذکور شاغل بوده‌اند نخواهد شد. با عنايت به مصوبه مورخ 1358/10/22 شوراي انقلاب اسلامي نظر به اين که بنياد شهيد از جمله نهادهاي اضافه شده به بند الف ماده 11 قانون استخدام کشوري است و اشتغال موقت شاکي در بيمارستان واگذاري شده به بنياد شهيد حالت استخدامي وي مشمول بند ث ماده 124 قانون استخدام کشور خواهد کرد. بنابراين با توجه به اشتغال مجدد مشاراليه و اين که سوابق خدمتي اين‌گونه مستخدمان با رعايت مقررات جزء سنوات خدمت دولتي آنان قابل احتساب است. با عنايت به مراتب با احتساب سوابق خدمتي شاکي از تاريخ 1374/10/5 تا 1378/4/7 بر اساس مدارک و مستندات ابرازي شکايت نامبرده در نتيجه موجه تشخيص و حکم به وارد دانستن شکايت مشاراليه را صادر و اعلام مي‌شود. رأي ديوان ظرف بيست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در ديوان عدالت اداري است.
در اثر تجديدنظرخواهي دانشگاه علوم پزشکي قم از رأي مذکور، شعبه ششم تجديدنظر ديوان عدالت اداري به موجب دادنامه شماره 583 ـ 1384/5/11 مفاداً به شرح آتي به صدور رأي مبادرت کرده است:
تجديدنظرخواهي وارد است زيرا همان طوري که تجديدنظرخواه اعلام کرده است و شاکي پرونده هم خود شخصاً در جلسه اخذ توضيحي که در اين شعبه از ديوان تشکيل يافته است به صراحت اقرار کرده است پس از تغييراتي که در وضعيت بيمارستان شهيد بهـشتي قم که وي از کارکنان آن بيـمارستان بوده ايجاد شـده است و نهايتاً به مؤسسه فاطميه قم واگذار شده بود بازخريد خدمتي شده و در ازاي هر سال سابقه خدمتي معادل سه ماه حقوق دريافت کرده است و سپس به مدت 18 ماه از مستمري ايام بيکاري استفاده کرده است، ترديدي نمي‌ماند که وضعيت وي قبل از اين که مجدداً به استخدام دولت درآيد مشمول مقررات قانون کار شده کما اين که ضمن دريافت مزاياي پايان خدمت از مستمري ماهيانه ايام بيکاري که از سازمان تأمين اجتماعي دريافت کرده بهره‌مند شده است. بنابراين در حد فاصل تاريخي که بازخريد شده است تا تاريخي که مجدداً و به هر دليلي که بوده است به استخدام دولت درآمده است در واقع کارمند دولت محسوب نمي‌شود تا مشتکي‌عنه ( تجديدنظرخواه) ملزم به احتساب آن ايام در رديف دوران رسمي خدمتي او شود. بنا به مراتب چون در صدور دادنامه معترضٌ‌به توجه کافي به اين امر صورت نگرفته است مواجه با ايراد و خدشه مي‌شود. نتيجتاً با اعلام نقض دادنامه معترضٌ‌به، شکايت شاکي و خواسته وي را ناموجه تشخيص حکم به رد آن صادر و اعلام مي‌شود. اين رأي قطعي است.
ب: شعبه هفدهم ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده شماره 84/17/899 با موضوع دادخواست آقاي سيدمحمدحسين هاني طبائي به طرفيت دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم و به خواسته احتساب سوابق خدمتي و پرداخت حقوق و مزاياي کسور بازنشستگي از تاريخ 1374/10/5 الي 1378/4/7 به موجب دادنامه شماره 2781ـ1384/12/21، مفاداً به شرح آينده به صدور رأي مبادرت کرده است.
شاکي در دادخواست و لوايح خود اظهار داشته است از تاريخ 1366/12/28 به استخدام وزارت بهداشت درآمده و در بيمارستان شهيد بهشتي مشغول به خدمت بوده است در سال 1374 بنياد شهيد بيمارستان را به مؤسسه اقتصادي فاطميه قم واگذار کرد و پرسنل مرد به وزارت بهداري منتقل شدند. تا اين که از تاريخ 1378/4/8 با همان رديف استخدامي سابق مشغول به خدمت در بيمارستان شده است، وليکن دانشکده از احتساب سوابق خدمت از تاريخ پايان کار در بنياد شهيد (1374/10/5 تا شروع به کار مجدد 1378/4/8) استنکاف مي‌ورزد. بنابراين تقاضاي صدور حکم وفق خواسته را دارد و متقابلاً رئيس دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم ضمن لايحه جوابيه ارسالي و معرفي نماينده جهت اداي توضيح پاسخ داد در تاريخ 1374/6/8 بنياد شهيد بيمارستان شهيد بهشتي قم را به مؤسسه اقتصادي فاطميه واگذار کرد و دانشگاه فاطميه بر اساس قانون کار حق و حقوق قانوني نيروي انساني از جمله شاکي را پرداخت و تسويه‌حساب کرد و نامبرده و ديگران از بيمه بيکاري استفاده کرده‌اند و دانشکده علوم پزشکي بر اساس نامه‌هاي شماره 11117/42ـ 1377/11/13 و شماره 55250/42ـ 1378/2/31 سازمان امور اداري و استخدامي کشور آقاي هاني طبائي را به استخدام درآورده است که در حال حاضر شاغل است و شکايت شاکي توجيه قانوني ندارد. تقاضاي رد شکايت را دارد که با توجه به اوراق پرونده و مستندات ابرازي اولاً: در خصوص احتساب سنوات خدمت شاکي و پرداخت کسور بازنشستگي از تاريخ 1374/10/5 تا 1378/4/7 نظر به اين که طرف شکايت در مورد عدم اشتغال به کار شاکي اظهاري نکرد و مستندي ارائه نکرده است النهايه اشتغال مشاراليه را بر اساس قانون کار دانسته که حق و حقوق قانوني ايشان پرداخت و با وي تسويه‌حساب شده است و مدتي نيز از بيمه بيکاري استفاده کرده ولو فرض که شاکي تحت عنوان کارگر به کار اشتغال داشته و مدتي نيز از بيمه بيکاري استفاده کرده باشد مستنداً به ماده 148 قانون کار و همين طور ماده 36 و مواد ديگر قانون تأمين اجتماعي کارفرما مکلف به پرداخت حق بيمه و کسور بازنشستگي بوده است و مدت پرداخت مقرري بيمه بيکاري نيز جزء سوابق خدمتي محاسبه خواهد شد. مضافاً اين که با صدور ابلاغ مجدد اشتغال به کار در بيمارستان و اختصاص دادن شماره 7ـ 2170548 به عنوان شماره کارمندي (که به ادعاي شاکي همان شماره پرسنلي سابق وي بوده است) به نامبرده مؤيد امتداد رابطه استخدامي سابق با دانشکده است. بعلاوه اين که مديرکل دفتر امور اجتماعي سازمان امور اداري و استخدامي کشور طي نامه شماره 11117/2 ـ 1377/11/23 احتساب سوابق خدمتي با استرداد وجوه مأخوذه در خدمت را بلااشکال اعلام کرده است. مضافاً اين که در موارد مشابه و از شعب مختلف ديوان عدالت اداري رأي به احتساب سوابق اصدار يافته است. علي‌هذا خواسته شاکي در اين قسمت وارد تشخيص و حکم به ورود شکايت و احتساب سوابق خدمتي مشاراليه از تاريخ 1374/10/5 تا 1378/4/9 جزء سوابق خدمت وي صادر و اعلام مي‌شود و اما در خصوص پرداخت حقوق و مزاياي مدت مذکور نظر به اين که نامبرده در مدت ذکر شده به خدمت اشتغال داشته و بابت مدت اشتغال متناسب پست مربوطه حقوق و دستمزد دريافت داشته است و از طرفي و بنا به اظهار طرف شکايت در مدت بيکاري نيز از مقرري بيمه بيکاري بهره‌مند بوده است. بنابراين الزام مشتکي‌عنه به پرداخت حقوق و مزايا بابت ايام فوق الاشعار فاقد محمل قانوني است و محکوم به رد است اين دادنامه ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ تجديدنظرپذير است.
رأي مذکور به موجب دادنامه شماره 35ـ34 مورخ 1386/1/29 شعبه 10 تجديدنظر ديوان عدالت اداري قطعي شده است.
ج: شعبه 21 ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده شماره 1296/21/78 با موضوع دادخواست آقاي صفدر جمالي به طرفيت دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم به خواسته اعتراض به محاسبه نکردن 8 سال سابقه از 1366/12/24 الي 1375/4/3 به موجب دادنامه شماره 209ـ 1380/3/16 مفاداً به شرح آتي به صدور رأي مبادرت کرده است:
با عنايت به مفاد دادخواست تقديمي نظر به اين که حکم کارگزيني دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم تحت شماره 30408/164 مورخ 1379/11/5 بيانگر احتساب سنوات خدمتي شاکي از تاريخ 1366/12/24 تا 1374/10/5 به مدت 7 سال و نه ماه و يازده روز است. بنابراين با احراز اجابت خواسته شاکي شکايتش را منتفي دانسته قرار رد آن صادر و اعلام مي‌شود. اين قرار ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض و رسيدگي در شعب تجديدنظر ديوان عدالت اداري است.
در اثر تجديدنظرخواهي آقاي صفدر جمالي از رأي مذکور، شعبه 5 تجديدنظر ديوان عدالت اداري به موجب دادنامه شماره 938ـ 1380/8/29 مفاداً به شرح آتي به صدور رأي مبادرت کرده است:
با بررسي محتويات پرونده و توجهاً به توضيحات نماينده دانشگاه و تجديدنظرخواه در جلسه مورخ 1380/8/16 شعبه 5 تجديدنظر ديوان نظر به اين که تجديدنظرخواه از تاريخ 1366/12/24 به استخدام رسمي بيمارستان شهيد بهشتي پذيرفته شده است و چون از تاريخ 1369/1/15 بيمارستان شهيد بهشتي و پرسنل آن از جمله شاکي به بنياد شهيد واگذار شده است و بنا به اظهار نماينده دانشگاه بدين ترتيب قطع رابطه استخدامي شاکي با دانشگاه شده بار ديگر بيمارستان شهيد بهشتي از بنياد شهيد منتزع و به دانشگاه فاطميه واگذار شده است که به جهت قطع رابطه استخدامي ناگزير دانشگاه از تاريخ 1375/4/3 اقدام به استخدام رسمي آزمايشي وي کرده است که در تاريخ 1376/8/3 حکم آزمايشي وي قطعيت يافته است و کليه سوابق اشتغال در بيمارستان شهيد بهشتي در زمان تصدي بنياد شهيد جزء سوابق اشتغال شاکي محسوب شده لکن فقط در رابطه با استخدام مجدد مدتي از تاريخ 1374/10/5 تا تاريخ 1375/4/3 به منظور تکميل پرونده فاصله خدمت منصوب شده و تجديدنظرخواه نيز اعلام داشته است با توجه به استخدام قطعي منظور نمودن فاصله خدمت موجه نبوده و متذکر شده شعبه بدوي به اين خواسته توجه نکرده است بدين جهت به رأي صادر شده اعتراض دارد با توجه به مراتب مرقوم و با قبول انتقال بيمارستان شهيد بهشتي به بنياد شهيد انقلاب اسلامي دانشگاه علوم پزشکي مکلف بوده است وضعيت استخدامي شاکي را در يکي از حالات مقرر در ماده 124 قانون استخدام کشوري قرار مي داد و اشتغال کارمند وزارت بهداشت و درمان به تبع واگذاري موقت بيمارستان شهيد بهشتي به بنياد شهيد موجب قطع رابطه استخدامي نبوده و فاقد هرگونه توجيه قانوني است لذا با بقاي رابطه استخدام رسمي استخدام آزمايشي مجدد موجه نبوده است بنابراين با وارد دانستن اعتراض تجديدنظرخواه ضمن تأييد دادنامه بدوي در خصوص احتساب سابقه خدمت در بيمارستان شهيد بهشتي در دوره‌اي که تحت تصدي بنياد شهيد بوده است حکم به الزام دانشگاه به پرداخت حقوق شاکي از تاريخ 1374/10/5 تا تاريخ 1375/4/3 صادر مي‌کند. اين رأي قعطي است.
د: شعبه دهم ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده شماره 1476/10/83 با موضوع دادخواست آقاي قاسمعلي اسمي به طرفيت دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني قم و به خواسته احتساب سابقه خدمت براي مدت 1374/10/5 تا 1377/12/29 به موجب دادنامه شماره 1985ـ1384/4/30 مفاداً به شرح آينده به صدور رأي مبادرت کرده است:
حسب محتويات پرونده و لايحه جوابيه واصله، شاکي در طول مدت مورد نظر از حق بيمه بيکاري استفاده کرده است و ايام بيکاري که با دريافت حقوق بيمه بيکاري همراه است سابقه خدمت تلقي مي‌شود لذا استدلال مشتکي‌عنه در لايحه جوابيه واصله جهت عدم احتساب سابقه مذکور موجه نيست و شکايت مطروحه در حد احتساب مدت زماني که شاکي حقوق بيکاري دريافت مي‌داشته موجه بوده و حکم به وارد بودن آن صادر و اعلام مي‌شود اين رأي ظرف بيست روز پس از ابلاغ قابل تجديدنظرخواهي در اين ديوان است.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ ياد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب ديوان تشکيل شد. پس از بحث و بررسي، با اکثريت آراء به شرح آينده به صدور رأي مبادرت مي‎کند.