دادنامه
شماره 82
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1381/3/5
اعلام تعارض آراي صادره از شعبه 4 و 18 و 19 ديوان عدالت اداري
شماره هـ/77/221 1381/04/04
تاريخ: 1381/3/5 شماره دادنامه: 82 كلاسه پرونده:77/221
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
شاكي: سازمان بازنشستگي كشوري
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراي صادره از شعبه 4 و 18 و 19 ديوان عدالت اداري
مقدمه: الف ـ1ـ شعبه چهارم در رسيدگي به پرونده كلاسه 75/1584 موضوع شكايت آقاي مجيد پورملكي به طرفيت سازمان بازنشستگي كشوري به خواسته برقراري فوقالعاده شغل به شرح دادنامه شماره 884 مورخ 1376/6/11 چنين رأي صادر كرده است، با عنايت به اينكه مستنداً به بند ب از ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374 كه از تاريخ 1374/1/1 لازمالاجرا است در احتساب حقوق بازنشستگي و وظيفه موضوع ماده يك و بند ح ماده 8 قانون اصلاح مقررات بازنشستگي و وظيفه قانون استخدام كشوري حقوق تفاوت تطبيق حقوق، فوقالعاده شغل و ساير فوقالعادههايي كه از بابت آنها كسور بازنشستگي دريافت ميشود مورد محاسبه قرار ميگيرد و با عنايت به اينكه حسب حكايت محتويات پرونده و فتوكپي حكم كارگزيني 1358/11/24 شاكي از تاريخ 1358/7/9 با عنوان معاون درجه 5 در دبيرستان اهواز مشغول خدمت بوده و از فوقالعاده شغل ايشان كه در رديف بند پ حكم مذكور در فوق قيد شده است، كسور بازنشستگي كسر و به صندوق بازنشستگي كشور واريز شده است و از اين نظر ايشان مستحق استفاده از فوقالعاده معاونت در ميزان حقوق بازنشستگي خود است و با توجه به اينكه سازمان بازنشستگي كل كشور نيز در ميان دعوي مطروحه ايراد و دفاع مؤثري به عمل نياورده است و مدافعات امور حقوقي سازمان مرقوم و به شرح نامه 1376/1/24 به خلاصه اينكه شاكي قبل از 1374/1/1 بازنشسته شده و نميتواند از حق معاونت حقوق بازنشستگي استفاده كند. با عنايت به مجموع مراتب فوق و نص صريح بند ب ماده واحده قانون مرقوم و مدلل نبوده و مؤثر در مقام نيست. بنا به مراتب موضوع شكايت و دعوي شاكي موجه و صحيح و ثابت تشخيص و حكم به ورود شكايت شاكي و الزام سازمان طرف شكايت به برقراري فوقالعاده شغل (حق معاونت) در حقوق بازنشستگي ايشان صادر و اعلام ميدارد. ب) شعبه هجدهم در رسيدگي به پرونده كلاسه 76/822 موضوع شكايت آقاي جواد سعيدي به طرفيت سازمان بازنشستگي كشوري به خواسته اصلاح عنوان ابلاغ به جاي (دبير) رئيس مدرسه و پرداخت فوقالعاده مديريت از 1374/1/1 به شرح دادنامه شماره 59 مورخ 1377/1/29 چنين رأي صادره كرده است. اولاً شكايت شاكي داير به تغيير عنوان دبير به رئيس مدرسه به لحاظ اينكه حسب اعلام اداره طرف شكايت خواسته شاكي عملي شده است منتفي است و قرار رد شكايت شاكي صادر ميشود. ثانياً در مورد پرداخت فوقالعاده مديريت براساس قانون و مقررات بازنشستگي مصوب 1374 نظر به اينكه شاكي در سال 1359 و قبل از تصويب مقررات فوقالذكر بازنشسته شده است و در قانون استنادي هم عطف به ماسبق مقيد نيست خواسته وجاهت قانوني نداشته حكم به رد شكايت شاكي صادر ميشود. ج) شعبه نوزدهم در رسيدگي به پرونده كلاسه 75/1064 موضوع شكايت آقاي مهدي دزفوليان به طرفيت 1ـ سازمان بازنشستگي، 2ـ امور بازنشستگان اداره كل آموزش و پرورش، 3ـ سازمان امور استخدامي خواسته اعمال بند ب قانون اصلاح قوانين بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374 در زمينه احتساب فوقالعاده مديريت در احكام بازنشستگي 1373 به شرح دادنامه شماره 228 مورخ 1377/3/2 چنين رأي صادر كرده است، نظر به اينكه به موجب بند ج ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/24 مجلس شوراي اسلامي مقررات ماده واحده قانون فوقالذكر از جمله بند ب قانون مذكور كه ساير فوقالعادهها (حق مديريت) را در تعيين حقوق بازنشستگي مؤثر دانسته است از تاريخ 1374/1/1 لازمالاجرا دانسته است به دليل عطف به ماسبق نشدن قوانين، خواسته و شكايت نامبرده فاقد وجاهت قانوني است حكم به رد آن صادر و اعلام ميشود. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق به رياست حجتالاسلاموالمسلمين درينجفآبادي و با حضور رؤساي شعب بدوي و رؤسا و مستشاران شعب تجديد نظر تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اكثريت آرا به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.