رويه قضايي - اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و 11 تجديدنظر
شماره هـ/85/522 12/12/1386
تاريخ: 29/8/1386 شماره دادنامه: ?902 کلاسه پرونده: 85/522
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاکي: آقاي اسماعيل خوشرو.
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و 11 تجديدنظر.
مقدمه: الف ـ1ـ شعبه يازدهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 83/2660 موضوع شکايت آقاي مصطفي صبوري به طرفيت، آموزش و پرورش کرمانشاه بخواسته، الزام طرف شکايت به پرداخت فوقالعاده کارانه و پرداخت مابهالتفاوت از زمان 1/1/1371 تا 29/12/1374 بشرح دادنامه شماره 842 مورخ 3/5/1384 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه فوقالعادههاي کارکنان از تاريخ 1/1/1371 براي بايگان شاغل در ادارات تجويز گرديده وفق مواد 5 و 6 و 19 قانون نظامهماهنگ پرداخت کارکنان تقاضا دارد. از طرف شکايت لايحه و جوابيه ارسال گرديده و به استناد بخشنامه 7800/د2 مورخ 25/2/1375 سازمان مديريت و برنامهريزي کشور پرداخت فوقالعاده مذکور به هيچ يک از مشاغل استاندارد شده پرداخت نگرديده است، با توجه به رأي وحدت رويه شماره 52 ـ 23/2/1380 هيأت عمومي ديوان عدالت بخشنامه مذکور مخالف قانون تشخيص و ابطال گرديده النهايه با بررسي لازم و عدم دفاع مؤثر خوانده، دعوي مطروحه وارد تشخيص، حکم به پرداخت فوقالعاده کارانه در تاريخ 1/1/1371 تا زمان مقرر برابر مقررات اجراي در حق مشاراليه صادر و اعلام ميگردد. الف ـ2ـ شعبه اول تجديدنظر ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 84/1654 موضوع تقاضاي تجديدنظرخواهي سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاه نسبت به دادنامه شماره 842 مورخ 3/5/1384 شعبه يازدهم ديوان عدالت اداري به شرح دادنامه 408 مورخ 3/3/1385 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه از طرف تجديدنظرخواه نسبت به دادنامه تجديدنظرخواسته اعتراض موجه و موثري بعمل نيامده و با بررسي سوابق امر بر کيفيت رسيدگي و اعمال مقررات نيز ايراد و اشکالي که فسخ دادنامه بدوي را ايجاب نمايد مشهود نيست، بنابراين با رد تجديدنظرخواهي دادنامه بدوي عيناً تاييد و استوار ميگردد. ب ـ1ـ شعبه سوم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 83/3556 موضوع شکايت اسماعيل خوشرو بطرفيت سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاه بخواسته، الزام طرف شکايت به پرداخت فوقالعاده کارانه و پرداخت مابهالتفاوت از 1/1/1371 لغايت 1/1/1375 به شرح دادنامه شماره 1049 مورخ 5/4/1384 چنين رأي صادر نموده است، با توجه به مندرجات دادخواست و ضمائم و لايحه جوابيه مشتکيعنه و مستندات ابرازي و اينکه در اجراء بخشنامه صادره از تاريخ 1/1/1375 نسبت به پرداخت فوقالعاده کارانه نامبرده اقدامشده ولي شاکي به استناد رأي هيأت عمومي ديوانعدالت اداري خواهان پرداخت فوقالعاده کارانه ماقبل ميباشد که با عنايت به اينکه رأي هيأت در سال 1380 تصويب شده و تسري آن بهماقبل در واقع عطف بهماسبق کردن آن ميباشد که فاقد وجاهت قانوني است، فلذا شکايت شاکي غيروارد تشخيص و مردود اعلام ميگردد. ب ـ2ـ شعبه يازدهم تجديدنظر ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 84/1093 موضوع تقاضاي تجديدنظرخواهي اسماعيل خوشرو، نسبت به دادنامه شماره 1049 مورخ 5/4/1384 صادره از شعبه سوم ديوان به شرح دادنامه شماره 2115 مورخ 20/7/1384 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه از طرف تجديدنظرخواه نسبت به دادنامه فوقالاشعار اعتراض موجه و مؤثري بعملنيامده و با بررسي سوابق امر بر کيفيت رسيدگي و اعمال مقررات نيز ايراد و اشکالي که فسخ دادنامه بدوي را ايجابنمايد مشهودنيست بنابراين با رد تجديدنظرخواهي دادنامه بدوي عيناً تاييد و استوار ميگردد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.